کد مطلب:33792 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:104

تلاش آدمی در جهت رفع مشکلات منافی صبر نیست











این مشكلات عموما به نوعی هستند كه انسان می تواند كما بیش در برابرشان مقاومت كند و واكنشی نشان بدهد و آنها را كلا یا بعضا رفع نماید. كمتر مشكلی است كه انسان در برابر آن كلا دست بسته و عاجز باشد. فی المثل اگر كسی به یك بیماری صعب العلاج مبتلا شود، حتی اگر نتواند بیماری را به طور كامل درمان كند، باری دست كم می تواند درد بیماری را تسكین بدهد، یا كاری كند كه مرگ دیرتر فرابرسد. همین طور است مشكلات طبیعی و غیره. تمام این مكروهات چنان هستند كه دیر یا زود، كم یا بیش قابل تخفیف یا رفع اند. بنابراین شرط عقل نیست كه انسان در مواجهه با مشكلات در اولین قدم، هدف را رها كند و از آن دل بركند. اساسا اگر هدف و عشق به رسیدن به هدف در میان نباشد، صبر بی معنی ست. چون رنج بردن بی معنی است. آدمی رنج را نه برای خود رنج بلكه برای رسیدن به مقصود و مطلوب تحمل می كند. لذا زجر كشی بی هدف، عین سفاهت است. عقلا همواره می كوشند تا در راه هدف، خود را برای مواجهه با مشكلات آماده كنند و در برابر آنها دست به اقدامات سنجیده بزنند. اقدامات و چاره اندیشی ها، مطابق آن اخلاق صوفیانه، با صبر منافات دارند. چرا كه گاه در اخلاق صوفیانه بلاكشی بی حاصل ترویج می شد و گفته می شد كه فقر یا ستم یا گرسنگی را باید تحمل كرد و دم نزد.